رادمانرادمان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

رادمان

تمام دلتنگی های من ...

1393/4/12 10:51
نویسنده : ماماني
74 بازدید
اشتراک گذاری

یک عالمه باغ ساختم!

 

یک عالمه کیک تولد پختم!

 

یک عالمه مهربانی را مرور کردم!

 

یک عالمه شاعر شدم!

 

یک عالمه « لطفا همیشه و هرروز باش» را مرور کردم!

 

یک عالمه « دلم تنگ شده« را طرح زدم!

 

یک عالمه » دوستم داشته باش  « را قورت دادم!

 

یک عالمه واژه های محترمانه را تجربه کردم!

 

یک عالمه از رفتن های مدام بی دلیل پر از دلیل (!) افسرده شدم!

 

یک عالمه به آمدن های بعد از چند قرن، دل خوش کردم!

 

یک عالمه «مگه میشه ازاین مسیر علاقه ی شدید پرسال ، عبور کرد و رفت؟» 

 

را مهمان ذهن ناباورم کردم!

 

یک عالمه خسته شدم... بلند شدم... از پا درآمدم...

 

علاقمندترشدم... بیشترتلاش کردم... 

 

بیشتر مهربونی دیدم!

 

بــهار دست تکان میدهد

 

همه ی »  یک عالمه « ها میماند روی دست ذهن من!

 

توی آینه زندگی نگاه میکنم و می گویم:

 

چقد این لباس تنهایی، به قامت من می آید!

 

بــهار آرام آرام می آید...

 

و

 

من... هنوز و همیشه... یک عالمه... تماااام سطرهای رهگذرترین کوه دنیا (!) را شاعرم!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمان می باشد