رادمانرادمان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

رادمان

خاطره...

1392/11/27 13:27
نویسنده : ماماني
72 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پس عزيزم

كمي سرم شلوغم كمتر ميتونم برات بنويسم

اما در اين شكي نيست كه همه جا همراهمي

تو ذهن و فكرم ، دلم و هر كجا كه باشم

همواره به يادتم و با ياد توست كه زنده ام و نفس ميكشم

الان چند شبه كه بيتابي ميكني و خوب نميخوابي . مدام گريه ميكني. تازه بدغذا هم شدي . فكر ميكنم بخاطر لثه هات باشه كه ميخواي دندون دربياري.

قربونت برم كه اصلا طاقت ناراحتي اتو ندارم.

niniweblog.com

امروز از خاله شهره چند تا راهنمائي برات گرفتم كه كمتر اذيت بشي. انشاءاله كه كارامد باشه

چند وقتي هم هست كه چهاردست و پا شدي و هر ورجه وورجه ميكني قربونت برم كه دلم ضعف ميره از شيطنت هات هر طرف ميري تا ميگم كجا كوچولوي من، بيشتر فرار ميكني و تند تند در ميري. عاشقتم

اينم من و بابا كه هي تند و تند بوس ميكنيمت:

niniweblog.com

مدام هم دستتو به مبل يا ميز ميگيري و پا ميشي واميستي. بعدش هم خودت كلي ذوق ميكني و ميخوني و ميخندي. من كه كشته مرده تو و حركاتتم

اينو بدون مامان و بابا هميشه عاشقتن :

niniweblog.com

 نفس مامان آزاده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمان می باشد