به یکجایی از زندگی که رسیدی، میفهمی . . .
به یکجایی از زندگی که رسیدی، میفهمی . . . اونی که زود میرنجه؛ زود میره، زود هم برمیگرده اما اونی که دیر میرنجه؛ دیر میره، ولی دیگه برنمیگرده هستند کسانی که روی شانه هایتان گریه میکنند اما؛ وقتی شما گریه میکنید دیگر وجود ندارند ... از درد های کوچک است که آدم می نالد، وقتی ضربه سهمگین باشد، لال می شوی به یک جایی از زندگی که رسیدی میفهمی . . . رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را میبرد و از میانشان میگذرد، از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که؛ نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشد نه شعور لازم برای خاموش ماندن مهم نیست که چه اندازه می بخشیم...
نویسنده :
ماماني
11:19